۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۵
 ابهام های تازه در مذاکرات وین

یک ماه از مذاکرات وین می‌گذرد، اما همچنان خروجی آن روشن نیست. روایت‌ها کاملا ضد و نقیض است؛ تا جایی که برخی از آن‌ها از توافق قریب الوقوع خبر می‌دهند و برخی دیگر از راهی طولانی سخن می‌گویند. وجه مشترک روایت‌ها حصول یک "پیشرفت" در این مذاکرات است؛ اما هنوز حدود آن نیز مشخص نیست.

به گزارش تحریریه، دیروز بلینکن گفت که مذاکرات پیشرفت‌هایی داشته است اما راهی دراز پیش‌رو است. عین سخنانی که بایدن چند روز پیش در دیدار با یوسی کوهین رئیس موساد گفته بود. در کل، طرف‌های آمریکایی‌ و اروپایی با احتیاط زیاد، اما ایران و روسیه بسیار امیدوارانه و خوشبینانه درباره نتایج مذاکرات سخن می‌گویند. مذاکره کننده ارشد ایرانی گفته است که توافق بر لغو تحریم‌های اقتصادی حاصل شده است و گره مذاکرات را در بحث بر سر تحریم‌ افراد و نهادهای ایرانی اعلام کرده و در آن نیز که توافق بر سر لغو تحریم‌ بیشتر این افراد حاصل شده است.

اگر واقعا این شکل توافق درباره لغو تحریم‌ها حاصل شده باشد که می‌توان گفت نزدیک به ۹۰ درصد خواسته ایران در حوزه لغو تحریم‌ها برآورده شده است. اما آیا واقعا چنین است؟ اگر چنین است که مقامات آمریکایی درباره طولانی بودن راه چه موضوعیتی دارد؟

واقعا دلیل این تناقضات در چیست؟ آیا طرف ایرانی در جریان مذاکرات غیر مستقیم از طرف‌هایِ برجامیِ میانجیگر چیزی را می‌شنود که حرف آمریکایی‌ها نیست؟ آیا عامل اصلی این تناقضات به همین غیر مستقیم بودن مذاکرات و دخل و تصرف میانجیگران در رد و بدل کردن پیام‌ها بر می‌گردد؟ آیا خوشبینی زیاد طرف ایرانی صرفا به وضعیت داخلی کشور در آستانه انتخابات و توجیه پذیر جلوه دادن تداوم مذاکرات به امید تحصیل توافق دقیقه نودی باز می‌گردد؟

آیا علت احتیاط طرف آمریکایی نگرانی دولت بایدن از فشارهای داخلی و متحدان آمریکا در منطقه و جلوگیری از سنگ‌اندازی‌های غیر منتظره برای به شکست کشاندن توافق پیش از اعلام آن است؟

متغیر انتخابات ایران چه تاثیری بر فضای مذاکرات در جهت رسیدن یا نرسیدن به توافق دارد؟ اساسا آیا دولت آمریکا تمایل دارد با دولتی در ایران توافق کند که تنها سه ماه به عمر آن باقی است؟ آیا بایدن می‌خواهد با دادن امتیازاتی کلان، توافقی با این دولت امضا کند که راه را برای سر کار آمدن دولتی متمایل به مذاکرات و حل اختلافات با آمریکا هموار کند؟ یا ترجیح می‌دهد با دولتی اصولگرا کار کند که حداقل چهار سال آتی زمام امور اجرایی ایران را به دست خواهد داشت؟

با توجه به احتمال زیاد اصول گرا بودن دولت بعدی، آیا آمریکا به دنبال آن است تا با کش مذاکرات هر گونه توافق احتمالی را با این دولت امضا کند؟ که نسبت به آینده توافق اطمینان‌خاطر بیشتری داشته باشد؟

یا این که دولت بایدن اساسا به دنبال تداوم همان سیاست فشار حداکثری است و تمایل دارد مسببات سرکار آمدن دولتی در ایران را فراهم کند که روی خوش به مذاکره و حل اختلافات نشان ندهد و از این طریق توجیه لازم برای تداوم فشار حداکثری فراهم گردد؟

سال ۲۰۲۵ با پایان یافتن بیشتر محدودیت‌های برجامی تقریبا عمر برجام به سر می‌آید، آیا واقعا این تصور منطقی است که بایدن صرفا به دنبال احیای برجامی است که عمر چندانی از آن باقی نمانده است؟ به ویژه این که در این دو سال، ایران با برداشتن کلیه محدودیت‌های عملیاتی عملا برنامه هسته‌ای را در حوزه‌های مختلف به ویژه تحقیق و توسعه گسترش داده است. آیا بایدن بدون زدودن آثار تعلیق تعهدات هسته‌ای ایران و تمدید محدودیت‌ها حاضر به لغو کلیه تحریم‌هاست؟

کما این که آیا واقعا این تصور منطقی است که بایدن هیچ فکری برای برجام بعد از ۲۰۲۵ نکرده باشد؟ آیا حاضر است با احیای کامل برجام ۲۰۱۵، خود را در دور دوم احتمالی ریاست جمهوری پس از پایان عمر برجام کنونی بار دیگر وارد همین چالش‌ها و تنش‌ها کند؟ یا نه از همین الان به دنبال برجامی است که سال‌ها بعد از ۲۰۲۵ نیز تداوم داشته باشد؟ اساسا آیا دولت آمریکا حاضر است با برداشتن کلیه تحریم‌ها، این اهرم فشار را در پیگیری دیگر پرونده‌ها از جمله موشکی و منطقه‌ای و تمدید برجام بعد از ۲۰۲۵ از دست دهد؟ احیای کامل برجام از طریق لغو کلیه تحریم‌ها تحت هر عنوانی بدون توسعه برجام به معنای برنده شدن کامل ایران در این منازعه است، آیا بایدن این را بر می‌تابد؟ به ویژه که آمریکا به منظور شیفت دادن ثقل سیاست خارجی خود برای مواجهه با چین به دنبال برقراری نظم نوینی در خاورمیانه با محوریت اسرائیل است.

آیا در سایه دشواری‌ها و پیچیدگی‌های کنونی برای احیای کامل برجام، این احتمال وجود دارد که در هفته‌های پیش‌رو با توافقی شبیه توافق موقت میان تهران و آژانس مواجه شویم؟ توافقی که ایران آن را مانع تعلیق پروتکل الحاقی ندانست و آژانس هم از تداوم دسترسی‌ها و بازرسی‌ها راضی بود. 
و ده‌ها پرسش دیگر ..... 

پایان/

۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۵
کد خبر: 9698

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 3 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • IR ۰۸:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۷
      0 0
      سیاست خارجه مربوط به دولت حال واینده که نیست مربوط به کل نظام هست واگر توجه بفرمایید اقای روحانی از اول انقلاب تا حال در سمتهای گوناگون و رده بالای مملکت بوده وهست وخواهد بود واگر امریکا بداند که می داند با حاکمیت دارد گفتگو میکند برای توافق آتی نباید ترسی داشته باشد واما بعد، امریکا چی شد به فکر برگشتن به گفتگو افتاده سوال اصلی اینجاست شاید با چند نظر بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم . یکم قدرت چین که من این رو از سال ۷۶ میدونم که امریکا براش برنامه جامع براش داره واگر ایران به سمت چین متمایل بشه دیگه کار خاورمیانه تمام شده فرض بکنید دوم تضعیف شدن دوستان امریکا در خاورمیانه از نظر اقتصادی بدلیل اینکه نفت داره قدرت خودش رو دربرابرانرژی های نو از دست میده واما سوم درسته در ایران مسائل اقتصادی به مردم فشار آورده ولی باعث شده وابستگی خودش رو از نفت جدا بکنه وبشه کشوری مثل خاور شرقی واگر ایران دراین برنامه موفق بشه موی دماغ همه خواهد شد حتی روسیه و چین بااین تفاصیل ...